آزادیخواهی تو اگر به معنای مبارزه برای احقاق حق خود یا همفکرانت باشد، البته ارزشمند است اما فضیلت نیست.
فضیلت آن است که تو واقعاً مدافع آزادی مخالفان و منتقدان خود نیز باشی و مردم صداقتت را به استناد گذشتهات باور کرده باشند والا از هماکنون معلوم است که اگر تو نیز قدرت یابی، در خوشبینانهترین حالت بر همان مداری خواهی گشت که امروز خود را مخالف آن، جلوه میدهی.
مدافع حقوق مخالفان و منتقدانِ خود بودن، نه به ژست گرفتن و ادعای زبانی است و نه از عهدۀ هر کسی برمیآید؛ بلکه نیازمند پشتوانهای از توفیق در مبارزۀ با نفس است.
آری! اگر نفست در مشتت نباشد بعید است که ما به زودی مشتت را بر دهان مخالفانت نبینیم و چه اندکند آنها که بر نفس خویش مسلطند.
بسیاری از آنها که قهرمان مبارزۀ با نفس بودند آنگاه که به قدرت رسیدند، گاهی در این عرصه لغزیدند؛ از تویی که خشم، خامی، دشمنی، کینه و خودخواهی وجودت را فراگرفته چه توقع است؟!
از شعار آزادیخواهی تو از هماکنون بوی دیکتاتوری به مشام میرسد.