توضیح: متن حاضر، ویرایش شدهی سخنرانی اینجانب در مجلس فاتحهی مرحوم حاج عبدالحسین محمدپور (پدر بزرگم) در مسجد امام خمینی(ره) کازرون است.
***
بسم الله الرحمن الرحیم
و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
اعوذبالله الرحمن الرحیم. إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ (فصلت: 30)
ضمن آرزوی قبول طاعات و عبادات برادران و خواهران گرامی و تشکر از همهی عزیزانی که با قدوم مبارک خودشان این مجلس و این محفل را گرم کردند که قطعاً این شرکت تجلیل از مقام ایمان، تقوی و شهادت است.
من سعی میکنم در فرصت کوتاهی که در اختیارم هست مطالب را در دو بخش خدمت شما عرضه کنم. ابتدا نکاتی را با استفاده از آیات قرآن در رابطه با مقام ایمان و مؤمنین خدمت شما عرض خواهم کرد و در انتهای صحبت در رابطه با شخصیت مرحوم محمدپور نکاتی را بیان خواهم داشت.
تقابل کفر و ایمان در قرآن
قرآن مجید در آیات متعدد همواره از تقابل ایمان و کفر سخن گفته است. جنگ ایمان و کفر قرآن را فرا گرفته؛ مؤمنین با ویژگیهای خود و کافرین هم با ویژگیهایشان در آیات متعددی از قرآن به مردم معرفی شدهاند. خداوند متعال با این روش میخواسته است که به ما انسانها راه مؤمن زیستن را بیاموزد و از راهی که سرانجام آن به کفر ختم خواهد شد برحذر بدارد.
همراهی ایمان و عمل صالح
ایمان همواره در قرآن در کنار عمل صالح ذکر شده و مؤمنین علاوه بر ایمانشان به عمل صالح ترغیب شدهاند.
خداوند متعال در سورهی بقره آیه 277 میفرمایند: إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون ابتدا ایمان و عمل صالح و بعد ذکر مصادیقی از عمل صالح.
برخی از مصادیق عمل صالح
من بعضی از مصادیق عمل صالح که در قرآن مجید بر آنها تاکید شده است را سعی میکنم اشارتاً خدمت شما عرض کنم.
1. تلاوت قرآن، اقامه نماز، انفاق، پناه دادن به مهاجرین
یکی از مصادیق عمل صالح تلاوت قرآن است. یکی دیگر از مصادیق عمل صالح اقامهی نماز است. مصداق دیگری برای عمل صالح انفاق در راه خداوند متعال است. یکی دیگر از مصادیق پناه دادن و کمک کردن به مهاجرین است. برخی از آیات را اشاره میکنم مثلاً سوره مبارکه فاطر آیه 29 میفرماید: إِنَّ الَّذینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُور: کسانی که کتاب خدا را تلاوت میکنند، نماز را اقامه میکنند، (نماز خواندن با نماز را اقامه کردن متفاوت است. اقامه کردن نماز یعنی کمک به برگزاری نماز) در راه خدا آشکارا و پنهان انفاق میکنند و یک تجارت بی زوالی را امید دارند.
در سورهی ذاریات [آیه 19] میفرمایند: وَ فی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُوم: مؤمنین کسانی هستند که بخشی از اموالشان را برای سائل و محروم در نظر گرفتهاند.
سورهی ابراهیم آیه 31: وَ یُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فیهِ وَ لا خِلالٌ. بعد از اینکه اقامه نماز را به عنوان یکی از ویژگیهای مؤمنین ذکر میکند باز بر این مسأله انفاق آشکار و پنهانی تاکید میشود. و این را میفرماید که مؤمنین این روش را قبل از فرا رسیدن روز قیامت دارند.
سورهی مبارکه توبه آیه 88: لکِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِکَ لَهُمُ الْخَیْراتُ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون. پیامبر مکرم اسلام و کسانی که با او هستند با اموالشان و با نفسهاشان جهاد میکنند و برای آنها خیرات هست و آنها رستارگارانند.
سوره انفال آیه 72: إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْض. ویژگی جدیدی که در این آیه به آن اشاره شده آن است که مؤمنان به کسانی که مهاجر هستند پناه میدهند و آنها را یاری میکنند.
2. مراقبت از نماز
یکی دیگر از ویژگی های مومنین در قرآن مجید مراقبت از نماز است.
سوره مومنون آیه 1و2: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ: مؤمنان رستگار شدند. آنها که در نمازشان خشوع دارند.
آیه نهم از همین سوره می فرماید: وَ الَّذینَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ یُحافِظُون. محافظت از نمازهاشان میکنند. مراقبند. اوقات نماز را دقت میکنند. به مسألهی نماز توجه ویژه دارند.
3. سحرخیزی
یکی دیگر از ویژگی های مومن در آیات قرآن مسالهی سحرخیزی است. سورهی زمر آیهی نهم: أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ. کسانی که در دل شب بلند میشوند، سجده میکنند، قیام میکنند، عبادت میکنند. اینها از آخرت میترسند و به رحمت خدایشان امید دارند.
و در سوره مبارکه ذاریات [آیه 18] میفرماید: وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُون. مؤنین در دل شب به استغفار مشغولند.
و در سورهی قمر آیه 34 راه نجات را در سحر معرفی میکند: نَجَّیْناهُمْ بِسَحَر.
4. دوری از لغو
یکی دیگر از ویژگیهای مؤمن در آیات قرآن دوری از لغو است. وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون (سورهی مؤمنون آیهی سوم) مؤمنین کسانی هستند که از کارهای عبث و بیهوده به دوراند.
سورهی فرقان آیه 63: وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاما: بندگان خداوند رحمن کسانی هستند که با سنگینی و متانت بر روی زمین راه میروند و اگر جاهلی آنها را خطاب کند، کنایه و طعنهای بزند، قالوا سلاما.
5. امانتداری
امانتداری یکی دیگر از ویژگیهای مؤمن است. سورهی مبارکه مؤمنون [آیه 8]: وَ الَّذینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُون: مؤمنین کسانی هستند که به عهد و اماناتشان پایبندند.
6. تعمیر مسجد
یکی دیگر از ویژگی های مومن در قرآن مجید تعمیر مسجد است. سورهی مبارکه توبه آیه 18: إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسى أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدین. مساجد خدا را تنها کسانی آباد میکنند که به خدا و روز قیامت ایمان دارند و نماز را بپا میدارند و زکات را میپردازند و جز از خدا نمیترسند. امید است که آنها از راه یافتگان باشند.
7. باقیات الصالحات
در آیات قرآن برجا گذاشتن باقیات الصالحات به عنوان یکی دیگر از ویژگیهای مومنین ذکر شده است.
سورهی مبارکه مریم آیهی 76: وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ مَرَدًّا.
8. کظم غیظ
کظم غیظ و گذشت از مردم یکی دیگر از ویژگیهای مؤمنین است.
سورهی مبارک آل عمران آیه 134: وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنین. مؤنین کسانی هستند که کظم غیظ دارند. با عصبانیت و خشم و پرخاش رفتار نمیکنند. از کسانی که به آنها ظلم کرده، بدرفتاری کردهاند، میگذرند.
9. محبت الهی
در آیات قرآن محبت الهی به عنوان یکی دیگر از ویژگیهای مؤمن ذکر شده است.
سوره بقره 165: وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ. کسانی که ایمان دارند حبشان به خدا شدیدتر است. خدا را بیش از هر کسی دوست میدارند.
10. صله ارحام و پیوند دادن افراد به یکدیگر
صلهی ارحام و پیوند دادن دیگران به یکدیگر یکی دیگر از ویژگیهای مؤمنین است که در آیات قرآن به آن اشاره شده است. وَ الَّذینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِساب [رعد: 21]
مؤمنین کسانی هستند که آنچه را که خداوند به پیوند خوردن با آن امر کرده پیوند میخورند. خب یکی از مهمترین مصادیقش بحث صله رحم و برطرف کردن شکافهایی است که گاهی در بین خانوادهها بوجود می آید از ویژگیهای مؤمنین است.
11. صبر و تحمل مصائب
صیبر و تحمل مصایب ویژگی دیگری از مومنین است. سوره مبارکه بقره آیه 156: الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون. وقتی مصیبتی به آنها میرسد میگویند: ما از خدا هستیم و به سوی او بازخواهیم گشت.
سورهی مبارکهی نحل [آیه 42]: الَّذینَ صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ. صبر میکنند و بر خدایشان توکل میکنند.
12. استقامت در مسیر
استقامت در مسیر یکی دیگر از ویژگیهای مؤمن است. إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُون [فصلت: 30] مؤنین کسانی هستند که گفتند «الله» پروردگار ماست سپس بر این گفته استقامت ورزیدند، ملائک الهی بر آنها نازل میشوند و بشارت میدهند که نترسید و نگران نباشید و آنها را به بهشتی که به آنها وعده داده شده بود، بشارت میدهند.
إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون [احقاف: 13] مؤمنین اینگونهاند که هیچ ترسی و اندوهی نخواهند داشت.
پاداش ایمان در دنیا و آخرت
خب نتیجهی این ویژگیهای مؤمن در دنیا چیست؟ خداوند متعال میفرماید: إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا [مریم: 96] خداوند محبت کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند را به دل مؤمنان میاندازد.
دربارهی پاداش اینها در آخرت نیز آیات متعددی نازل شده است از جمله اینکه خداوند متعال میفرماید: إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلا [کهف: 30] کسانیکه ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند ما اجر آنها را ضایع نمیکنیم. در سورهی آل عمران [آیه 57] میفرمایند: فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُم مزدشان به صورت کامل داده خواهد شد. در سوره نساء [آیه 173] نیز میفرماید: «فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ» و اضافه میکند: «وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِه» از فضل خدا بیش از حقشان به آنها اجر داده خواهد شد. در سورهی فصلت [آیه 8] نیز میفرمایند: لَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُون: برای آنها پاداشی بیپایان است. در آیهای که ابتدای بحث تلاوت کردم نیز آمده بود که ملائک بر آنها نازل شده و بشارتهایی میدهد. و در آیهی 69 از سورهی نساء میفرماید: وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً: پاداش کسانی که از خدا و رسولش اطاعت کردند آن است که با کسانی که خداوند آنها را گرامی داشته است یعنی پیامبران، صدیقین، شهدا و صالحین همنشین خواهند بود و آنها چه خوب همنشینانی هستند.
آری بهشت الهی کمترین پاداش چنین مؤمنانی است
درباره مرحوم محمدپور
خب وقت من دارد تمام میشود. گفتم چند دقیقهای هم در رابطه با شخصیت مرحوم محمدپور اشاراتی خواهم داشت. بنده اهل تملق و زیادهگویی نیستم لذا بدون اغراق عرض میکنم که با توجه به شناختی که از ایشان داشتم و این شناخت ثمرهی نسبت نزدیکی است که با این مرحوم دارم، ایشان از مصادیق آیاتی است که در این جلسه بیان شد.
انسان وقتی با یک نفر معاشرت و نزدیکی زیادی دارد به صورت معمول عیبهای او نیز برایش آشکار خواهد شد اما به جرأت میگویم: کمتر کسی است که بتوانم مانند مرحوم محمدپور دربارهی او قاطعانه شهادت دهم که «انا لانعلم منه الا خیراً» ذکر این ویژگیها از جانب بنده برای فخرفروشی نیست (گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل؟) بلکه برای آن است که بدانیم در دنیای امروز هم میتوان قرآنی زیست. برای آن است که با به رخ کشیدن این ویژگیها حجت را بر خود و دیگران تمام کرده باشیم.
1. سحرخیزی
ایشان روش عادی هر روزهاش این بود که شب زود میخوابید و حدود دو ساعت مانده به اذان صبح از خواب بیدار میشد؛ فقط این مدتی که بیماریشان شدیدتر شده بود این برنامه را نداشتند. نمازشب، تلاوت قرآن و خواندن زیارت جامعه کبیره که به توصیهی فرزند شهیدشان این زیارت را قرائت میکردند، برنامههای سحر او بود.
2. اذان، نماز و دعا
بعد از نماز شب به مسجد میآمدند. خیلی از اوقات اذان صبح این مسجد [مسجد امام خمینی] را خودشان میگفتند. در و دیوار و ستونهای این مسجد شاهد است و فردای قیامت شهادت خواهد داد. نماز اول وقت ایشان ترک نمیشد. دعای بعد از نماز صبح ایشان، شامل تعقیبات نماز صبح، دعای روز، زیارت روز، زیارت عاشورا و دعای عهد بود که همه را در همین مسجد میخواند. تدوام و استمرار بر این دعاها در سالهای متمادی از ویژگیهای او بود. برخی از دوستان اهل علم ما که گاهی برای نماز صبح به مسجد میآمدند به بنده گفته بودند که کشش خواندن این همه دعا را در یک روز ندارند چه رسد به اینکه هر روز خوانده شود.
3. تواضع
بعضیها اگر گاهی یکی از این کارها را انجام بدهند وجودشان را غرور فرا میگیرد اما او بسیار متواضع، بیادعا و خاشع بود و اصلاً به روی خودش هم نمیآورد. اگر کسی او را از نزدیک نمیشناخت هیچ اشارهای از او دربارهی برنامهی عبادیاش نمیشنید. او حتی به ما که نوهاش بودیم نمیگفت نمازشب یا فلان دعا را بخوانید. کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم.
4. حساسیت نسبت به حدود الهی
البته نسبت به انجام واجبات و ترک محرمات حساس بود. نسبت به نماز، روزه، حجاب و انجام سایر واجبات و ترک محرمات حساسیت داشت. در زمان حاکمیت پهلوی وقتی حجاب از مدارس دخترانه برداشته شد او نیز مانع ادامه تحصیل دخترانش شد. وقتی از کسی غیبت میشد سعی میکرد از او دفاع و کارش را توجیه کند.
5. حل اختلافات خانوادگی
در اختلافات خانوادگی همیشه حلال مشکلات بود. حتی تا آخرین روزهای حیاتش برای حل اختلاف برخی از اقوام تلاش میکرد.
6. خوشرویی
از دیگر ویژگیهای ایشان تمیزی، خوشرویی، شوخ طبعی و به همراه داشتن لبخند بود. او حتی اگر ناراحت میشد سر و صدا و داد و فریاد نمیکرد.
7. انفاق آشکار و پنهان
انفاق از جمله ملکات شخصی او بود. صندوق ذخیرهی قائم سالها قبل از انقلاب شگل گرفت. او از جمله افرادی بود که هم در صندوق قرضالحسنه و هم در صندوق ذخیرهی قائم نقش داشت. در کمک به کمیتهی امداد و تهیهی جهیزیه برای خانوادههای بیبضاعت و در کمک به فقرا به صورت آشکار و پنهان فعال بود. به بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در حد وسع خود کمک میکرد. خانمها نقل میکردند که بعد از فوتش برخی آمده بودند در مجلس زنانه، گریه میکردند که بعد از آقای محمدپور چه کنیم؟ ما بعد از فوتش ابعادی از کمکها و انفاقهای او را متوجه شدیم.
8. عمران مسجد
در مساله عمران و تعمیر مسجد نقش ویژهای داشت. ایشان در تعمیر مسجد امام خمینی(ره), مسجد خواجه علی و منزل مسجد امام خمینی(ره) واقعاً نقش اساسی و مهمی داشت.
9. باقیات الصالحات
اواخر حیاتشان اصرار داشتند که یک وقفی به اسم ایشان ثبت شود. پس از مشورت بنا شد ملکی به عنوان ترویج دانش اخلاق در حوزهی علمیهی قم وقف شود. به نظر من اینکه ارتحال ایشان دقیقاً در روز ارتحال حضرت خدیجه کبری (س) همسر پیامبر گرامی اسلام(ص) واقع میشود، خالی از حکمت نیست. همسر پیامبر اسلام با اموالش اسلام را حمایت و ترویج کرد. اینکه رحلت ایشان نیز در ماه مبارک رمضان و روز رحلت ابن بانوی بزرگ اتفاق میافتد بیحکمت نیست.
10. کمک به مهاجرین
اشاره کردیم که آیات قرآن یکی از ویژگیهای مؤمنین را کمک به مهاجرین بیان کرده است. ایشان به خیلی از روحانیون غیربومی که در این شهر و خصوصاً در مسجد امام خمینی [آهنگران سابق] ساکن میشدند رسیدگی میکردند. من در اصفهان خدمت آقای مهاجر رسیدم هنوز که هنوز است از مرحوم محمدپور به خیر و نیکی یاد میکند.
11. پاک بودن اموال
ما خودمان شاهد بودیم ولی آقای مهاجر هم تعریف میکردند که ایشان سر سال خمسیاش مغازه را تعطیل میکرد و حساب سالش را انجام میداد. خمسش را که جدا میکرد آن وقت مغازه باز میشد.
12. فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
در فعالیت های سیاسی هم در جریان مبارزات ملی در دوران جوانیشان و هم در نهضت امام خمینی جزو بازاریانی بودند که نقش آفریدند و فعالیتهای مهمی داشتند. در مسایل اجتماعی و انجمن اسلامی بازاریان جزو فعالترین افراد بودند. شاید در این رابطه مسئولیت هم داشتند. ریاست شورای اصناف، هیأت امنای مسجد امام خمینی و مسجد خواجه علی، در برگزاری مراسمی که در اعیاد و وفیات در بازار کازرون بپا میشد ایشان نقش محوری و اساسی داشتند.
13. استقامت و جهاد با نفس
ایشان اهل جهاد با نفس و استقامت در این راه بود. بارزترین جلوهی آن در شهادت فرزندانش بود. فرزند انسان از نفس انسان است. ما اگر یک آسیب جزیی به فرزندمان برسد چقدر دلواپس، ناراحت و آشفته میشویم. اینکه پدری دو فرزند، آن هم دو فرزند طلبه (لااقل در سطح شهرستان کازرون تقدیم دو فرزند طلبه بینظیر است) را تقدیم انقلاب کند و به آن افتخار نماید، کم ارزشی نیست. اهمیت این مسأله شاید تنها برای پدران و مادران شهدا قابل درک باشد. آدم باید از نزدیک بچشد که عزیز جوانی را با آن خصوصیات و ویژگیها از دست دادن چه اثری دارد و چه استقامتی میخواهد.
یکی از خواهرزادههای ایشان نقل میکرد که من خیلی به فرزندم وابسته بودم بعد دایی [مرحوم محمدپور] به من گفت که خودت را اینقدر به فرزندت وابسته نکن. در روز عاشورا نیز وقتی حضرت علیاکبر(ع) خدمت امام حسین(ع) رسیدند و اجازهی نبرد خواست، امام بیدرنگ اجازه داد. اما «فنظر الیه نظر آیس» نگاهی مأیوسانه به پارهی تن خود انداخت. حضرت علی اکبر پس از نبردی شجاعانه به سمت امام برگشت و از تشنگی خود شکایت کرد. شاید میخواست آخرین حلقهی پیوند خود به دنیا را پاره کند. امام حسین(ع) هم به او وعده داد که به زودی از دست جدت سیراب خواهی شد...