انسان در زندگی دنیوی خویش نسبت به برخی از افراد علاقه دارد. گاهی این علاقه آنقدر اوج می‌گیرد که به حد عشق می‌رسد. در چنین حالتی عاشق با تمام وجود حاضر است که خود را فدای معشوق کند! یکی از مصادیق بارز این نوع علاقه، عشق پاک مادر به فرزند خویش است. علاقه‌ی پدر به فرزند خود، علاقه‌ی فرزند به پدر و مادر خویش، علاقه‌ی انسان به همسر خود و علاقه به خواهر، برادر و اقوام نزدیک خویش از دیگر مصادیق محبت‌هایی است که معمولاً انگیزه‌ی لذت طلبی در آنها کم‌رنگ‌تر از سایر دوستی‌های دنیوی است.

زندگی دنیوی اما گاهی همراه با خطاها و گناهان کوچک و بزرگی می‌شود که توبه نکردن از آنها و یا خوف از اینکه شاید توبه‌ی ما مورد قبول درگاه الهی واقع نشده باشد، این نگرانی را به همراه دارد که عاقبت ما در قیامت و روز حساب به کجا ختم خواهد شد؟ آیا بهشت و رضوان الهی در انتظار ماست یا جهنم و عذاب‌های هولناک آن؟

آیات متعدد قرآن مجید و روایات فراوان معصومین (علیهم السلام) درباره‌ی اوصاف جهنم آنقدر ترسناک است که تصور اینکه چنین عذابی حتی برای یک لحظه شامل حال ما بشود تصوری وحشتناک خواهد بود. وحشتی که در قیامت نیز گناهکاران را فرا خواهد گرفت به حدی که هیچ مجرمی جز به رهاندن خود از آن عذاب نمی‌اندیشد!

خداوند متعال در قرآن مجید حکایت عجیبی از حال گناهکاران در روز قیامت را بیان کرده است. حکایتی که اگر بدین صراحت در قرآن نقل نشده بود باور آن مشکل می‌نمود! خداوند متعال می‌فرماید:

«یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدی مِنْ عَذابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخیهِ وَ فَصیلَتِهِ الَّتی‏ تُؤْویهِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ثُمَّ یُنْجیهِ: روز قیامت روزی است که مجرمان دوست ‌دارند با فدا کردن فرزند، همسر، خواهر و برادر، اقوام و خویشانی که از او حمایت می‌کردند و بلکه تمام اهل زمین از عذاب آن روز نجات یابند!» (معارج: 14-11)

به راستی این چه ترس و وحشتی است که مادری دوست دارد خطاب به خداوند بگوید این فرزند من است او را بگیر و در آتش جهنمت انداز اما از من درگذر؟ و یا فرزندی دوست دارد پدر و مادر خود را فدای خویش کند؟ وقتی پاک‌ترین دلبستگی‌ها اینچنین رنگ می‌بازند معلوم است که تکلیف محبت‌ها، عشق‌ها و علاقه‌های هوس‌آلود چه خواهد بود. بی‌شک این دوستی‌ها در آخرت تبدیل به دشمنی و متهم کردن یکدیگر به عامل انحراف خواهد شد.

وقتی امام علی (علیه السلام) در مناجات خود در مسجد کوفه از چنین روزی به خدا پناه برده و می‌گوید: «اللهم انی اسألک الأمان یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدی مِنْ عَذابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخیهِ وَ فَصیلَتِهِ الَّتی‏ تُؤْویهِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ثُمَّ یُنْجیهِ...» تکلیف ما چه خواهد بود؟

خدایا! از تو امان می‌خواهم برای روزی که مجرمان دوست ‌دارند با فدا کردن فرزند، همسر، خواهر و برادر، اقوام و خویشان و بلکه تمام اهل زمین از عذاب آن روز نجات یابند!

خدایا! تو مولایی و من بنده‌ی توام و چه کسی جز مولا باید به بنده‌ی خود رحم کند؟

خدایا! تو بخشنده‌ای و من گنهکار و چه کسی جز خداوند بخشنده به بنده‌ی گنهکار خود رحم خواهد کرد؟