تا چندی پیش در عرصه‌ی سیاسی کشور ما دو گرایش‌ عمده درون نظام وجود داشت. این دو گرایش زمانی از آنها به چپ و راست و زمانی دیگر به اصلاح طلب و اصولگرا تعبیر می‌شد. با آغاز دوران ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی نژاد اما گرایش‌های سیاسی دچار تغییرات جدیدی شده است. این تغییرات خصوصاً در جریان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم و حوادث قبل و بعد از آن نمود بیشتری داشته است. در نتیجه‌ی این تغییرات گرایش‌های سیاسی درون نظام به سه گروه عمده‌‌ی  حامیان دولت، منتقدان دولت و مخالفان دولت تقسیم شده‌اند.

در کنار این سه گروه یک گروه دیگر نیز از گذشته به فعالیت علیه نظام جمهوری اسلامی مشغول بوده است.

ما در این نوشتار به بیان برخی از مشخصات این 4 گروه و جایگاه آنها در بحث وحدت ملی می‌پردازیم...

 

تا چندی پیش در عرصه‌ی سیاسی کشور ما دو گرایش‌ عمده درون نظام وجود داشت. این دو گرایش زمانی از آنها به چپ و راست و زمانی دیگر به اصلاح طلب و اصولگرا تعبیر می‌شد. با آغاز دوران ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی نژاد اما گرایش‌های سیاسی دچار تغییرات جدیدی شده است. این تغییرات خصوصاً در جریان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم و حوادث قبل و بعد از آن نمود بیشتری داشته است. در نتیجه‌ی این تغییرات گرایش‌های سیاسی درون نظام به سه گروه عمده‌‌ی  حامیان دولت، منتقدان دولت و مخالفان دولت تقسیم شده‌اند.

در کنار این سه گروه یک گروه دیگر نیز از گذشته به فعالیت علیه نظام جمهوری اسلامی مشغول بوده است.

ما در این نوشتار به بیان برخی از مشخصات این 4 گروه و جایگاه آنها در بحث وحدت ملی می‌پردازیم:

1. حامیان دولت

این گروه شامل مجموعه‌ای از شخصیت‌ها، گروه‌ها و نیروهای مردمی می‌شود که شاخصه‌ی آنها حمایت حداکثری از شخص رییس جمهور و دولت است. آنها ضمن بی‌نظیر دانستن عملکرد رییس جمهور و دولت در تمام یا غالب عرصه‌ها جز در برخی موارد نادر حاضر به پذیرش نقدی بر این عملکرد نبوده، حتی به توجیه اشتباهات احتمالی روی می‌آورند. گروه‌های دیگر از جانب این دسته معمولاً به تخظی از اصولگرایی و در پاره‌ای از موارد به مخالفت با اصل نظام متهم می‌شوند.

2. منتقدان دولت

مجموعه‌ی دیگری از شخصیت‌ها، گروه‌ها و بخش دیگری از مردم جزو منتقدان دولت محسوب می‌شوند. برخی از طیف‌های این گروه (بر خلاف برخی دیگر) حتی بنا به دلایل یا مصالحی در انتخابات ریاست جمهوری به شخص رییس جمهور رأی داده‌اند اما شاخصه‌ی آنها برخورداری از نگاه انتقادی به عملکرد دولت است. گاهی نقدهای این گروه حتی با زبان یا قلم تند و گزنده‌ای بیان می‌شود اما نهایت دایره‌ی این نقدها به مخالفت با کلیت عملکرد دولت یا رییس جمهور منتهی نمی‌شود چرا که نقاط مثبت دولت در نگاه آنها به مراتب بیش از نقاط منفی است. گروه‌های دیگر معمولاً از جانب این گروه به تعصب یا نگاه غیر منصفانه متهم می‌شوند.

3. مخالفان دولت

مجموعه‌ی دیگری از شخصیت‌ها، گروه‌ها و بخشی دیگر از مردم که پیش از این دارای گرایش‌های مختلف و بعضاً مخالفی بوده‌اند اکنون در مخالفت با کلیت عملکرد رییس جمهور و دولت ایشان به نقطه‌ی مشترکی رسیده‌اند! آنها در مقام مقایسه‌ بین نقاط مثبت و منفی این عملکرد نقاط منفی را به مراتب بیش از نقاط مثبت ارزیابی می‌کنند. برخی از آنها کلیت عملکرد رییس جمهور و دولت را خارج از دایره‌ی اصولگرایی تعریف ‌کرده و برخی دیگر این عملکرد را در مقابل نگاه اصلاح طلبانه می‌دانند! هیچ یک از طیف‌های تشکیل دهنده‌ی این گروه لااقل در انتخابات اخیر ریاست جمهوری به آقای احمدی نژاد رأی نداده‌اند بلکه تمام تلاش خویش را برای پیروزی رقبای وی بکار برده‌اند. گروه‌های دیگر از جانب این گروه معمولاً به محافظه کاری متهم می‌شوند.

4. مخالفان نظام اسلامی

در کنار سه دسته‌ی مذکور برخی از گروه‌ها و اشخاص که از تقیدات دینی و انقلابی اندکی برخوردار هستند را می‌توان دید که به بهانه‌ی مخالفت با دولت (و یا حتی بدون این بهانه) به مخالفت با اصل نظام اسلامی، انقلاب و ولایت فقیه می‌پردازند. این گروه اسلام، انقلاب و ارزش‌ها را در مقابل منافع دنیوی و هواهای نفسانی خویش دیده و هیچ فرصتی را برای مخالفت با نظام اسلامی و ضربه زدن به آن از دست نمی‌دهند.

نکاتی در باب وحدت

پس از تعریف هر یک از این گروه‌ها باید نکاتی را در رابطه با وحدت که این روزها در محافل سیاسی و رسانه‌ای بدان پرداخته می‌شود را مورد توجه قرار داد:

1. وحدت تنها حول محور ولایت‌‌فقیه امکان پذیر است. طرح موضوع وحدت با گروه چهارم و اشخاصی که ولی‌فقیه را به عنوان محور وحدت نپذیرند هیچ سودی نخواهد داشت.

2. توجه همه جانبه به توصیه‌های مقام معظم رهبری و پرهیز از برخورد سلیقه‌ای و گزینشی با توصیه‌های ایشان می‌تواند نقش مهمی در ایجاد وحدت داشته باشد.

3. با توجه به اینکه مباحث سیاسی امروز بیش از هر چیز حول محور عملکرد دولت شکل گرفته است لذا لزوم دقت مضاعف دولت در عملکردها و موضع‌گیری‌های خویش و توجه به وحدت آفرینی و یا لااقل دامن نزدن به اختلافات موجود بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود.

4. دولت می‌بایست خصوصاً با توجه به توصیه‌ی مقام معظم رهبری با روی گشاده از نقدها استقبال کرده و هر نقدی را به مخالفت و دشمنی با خود تعبیر نکرده و در این راستا نصایح علما، مراجع و نخبگان حوزه و دانشگاه را ارج نهد.

5. گروه‌های سه گانه‌ی فوق که در چارچوب نظام قرار دارند و حتی برخی از نهادهای قانونی نظام می‌بایست ضعف‌ها و اشتباهات خود را بپذیرند. البته اعلام عمومی پذیرش خطاها ضرورت ندارد اما عدم تکرار این خطاها و جبران آنها امری ضروری است.

6. اجرایی کردن توصیه‌ی رهبر معظم انقلاب مبنی بر فرصت اظهار نظر دادن به افکار مختلف و برگزاری مناظره‌های تلویزیونی در طول چهار سال فعالیت دولت (البته با حذف نکات منفی) می‌تواند در آرام کردن فضای فعلی و افزایش اعتماد عمومی به نظام نقش ویژه‌ای ایفا کند. البته این مناظره‌ها می‌بایست در سطوح شخصیت‌های طراز اول گروه‌ها و جریان‌های سیاسی (در موضوعات و عرصه‌های مختلف) برگزار شود چرا که مناظره در سطوح پایین گرچه مفید است اما از تأثیر و مخاطب چندانی برخوردار نخواهد بود.

7. بخش‌هایی از گروه سوم که عملکرد آنها ذهنیت از بین رفتن مرزبندی‌شان با دشمنان نظام را در اذهان دلبستگان به نظام شکل داده است، می‌بایست به صورت عملی (و نه در شعار) مرز خود را با ضد انقلاب و مخالفان نظام اسلامی آشکار سازند. پذیرش قانون اساسی و نهادهای قانونی نظام و التزام عملی به ولایت فقیه مهم‌ترین اقدام در جهت اثبات مرزبندی با مخالفان نظام است.

8. گروه اول می‌بایست از تحریک منتقدان و مخالفان دولت خودداری کند. این تحریک ممکن است منتقدان دولت را به مخالف و مخالفان دولت را به مخالفان نظام تبدیل کند.