پدری را تصور کنید که در حال ورشکستگی است. او برای اینکه پیش همسر و فرزندان خود عزیز شود، قبل از آنکه به خاک سیاه بنشیند، از تهماندۀ پول و دارایی خود، شروع به بذل و بخشش به افراد تحت تکفل، دوستان و آشنایان خویش میکند؛ دیری نخواهد پایید که حتی آنها که مورد عنایت او قرار گرفتند نیز به نکوهشش، روی آورند.
این روزها واژۀ شیکِ «ناترازی» جایگزینِ «ورشکستگی» شده است. ناترازیهای اقتصادی در کشور ما از سال 1386 تا کنون چهرۀ خود را آشکارتر کرده است. مسئولان اما در همان شرایط، رفتارهای غیرعاقلانۀ متعددی انجام دادهاند. آیا اکنون میتوان به تغییر روند مدیریت سفیهانه، امیدوار بود؟
پینوشت:
1. تصویر را با دقت ببینید.
2. سردار قالیباف (رییس مجلس): برای واردات بنزینِ لیتری ۴۰ هزار تومان و فروش آن به قیمت ۳ هزار یا ۱۵۰۰ تومان، اگر گنج قارون هم داشتیم کم میآوریم. (بدون تعارف با قالیباف، 24 آذر 1403)
3. دکتر پزشکیان (رییس جمهور): ما اگر 130 تا 150 میلیارد دلاری که برای یارانهها (اعم از سوخت، گاز، آب، برق و...) میدهیم را تبدیل به ریال کنیم، سرانۀ هر نفر 90 میلیون تومان میشود. ما این پول را داریم میدهیم اما گویا به هیچکس، هیچچیز نمیرسد! (گفتگوی تلویزیونی، 12 آذر 1403)