1️⃣ دکتر فاضلی را با برخی فایل‌های صوتی‌اش شناختم. «دغدغۀ ایران» دارد و «موفقیت‌های کوچک ایرانیان» را برای بهتر شدن حال مردم برجسته می‌کند. بسیاری از آثار صوتی و تحلیل‌های جامعه‌شناسانه‌اش آموزنده است. برخی آثارش را در فضای مجازی برای دیگران ‌فرستاده‌ام؛ برخی را نیز به عضویت در صفحات اجتماعی‌اش تشویق کرده‌ام. او از لزوم مدارا با یکدیگر و جایگاه اخلاق می‌گوید و ضمن انتقاد از وضعیت موجود، طرفدار استفاده از هر روزنه‌ای برای بهتر شدن اوضاع کشور است. وقتی شنیدم قرار است او در میزگرد فرهنگی در کنار دکتر پزشکیان باشد به دیدن این برنامه مشتاق‌تر شدم. تا پنچ دقیقه قبل از اتمام میزگرد، حرص می‌خوردم که چرا زودتر فرصت را به او نمی‌دهند. او اما شروعی شوک‌آور داشت. ناشکیباییِ وی در برابر پرسش آزاردهندۀ مأمور صدا و سیما، مرا مبهوت کرد. او تصویر ذهنی‌ من از خودش را در عرض چند ثانیه دگرگون ساخت. دیگران نیز مانند من از رفتار او دچار شوک شده بودند. گرچه برخی سعی کردند توجیهی برای رفتار او ذکر کنند؛ اما او با بهره‌گیری از خرد خویش بهترین روش را در عذرخواهی یافت.

2️⃣  قبلاً، و این روزها بیشتر، با افراد متعددی گفت‌وگو کرده‌ام که دنبال مبارزۀ با جمهوری اسلامی هستند و برای نابودی آن غالباً مشغول تلاش مجازی‌اند! بیشتر آنها در گذشته گرایش اصلاح طلبانه داشتند اما اکنون در خیال خود، آیندۀ ایرانِ پس از جمهوری اسلامی را درخشان‌تر از وضعیت امروز می‌دانند. وقتی شما آنها را با این پرسش مواجه می‌کنی که چه کسانی با چه فضیلت‌های اخلاقی قرار است آینده‌ای که در ذهن شما نقش بسته را تحقق بخشند، از پاسخ‌گویی در می‌مانند. گویا فعلاً چکی سفید امضا در وجه هر شخص و گروهی که بتواند نظام فعلی را نابود کند، کشیده‌اند تا چو فردا شود فکر فردا کنند! 
حوادث روزگار اما تلنگری است برای ما؛ بلکه هشیار شویم. من از شوکِ حاصل از واکنش دکتر فاضلی، ناخودآگاه به این نکته منتقل شدم که در صورت تحقق خیالات اپوزیسیون، آنها و مردم در آن بهشت خیالی، چقدر با این‌گونه شوک‌ها و مبهوت شدن‌ها مواجه خواهند شد؟ همین حالا اگر شما پای گفتگو با برخی مخالفان جمهوری اسلامی بنشینید متوجه خواهید شد که بسیاری از آنها به حدی آکنده از خشم و نفرتند که در برابر هرگونه کنشگری سیاسی در چارچوب این نظام واکنش شدید نشان می‌دهند و انواع اهانت‌ها، انگ‌ها و تهمت‌ها را حتی نثار آن دسته از اصلاح طلبانی می‌کنند که تنور انتخابات را گرم کرده‌اند. چندی پیش دکتر سروش که خود از مخالفان نظام فعلی است، در سخنانی به صراحت اپوزیسیون جمهوری اسلامی را لاف‌زن، یقه‌بگیر، بی‌گذشت و بی‌حرمت نسبت به انسان نامید.

3️⃣ عملکرد برخی نیروهای مدعی انقلابی‌گری نیز دسته‌کمی از اپوزیسیون ندارد. همین الآن میان طرفدارانِ دو نامزدِ اصلیِ اصولگرا جنگ و دعوایی زشت درگرفته است. به عنوان نمونه یکی از شخصیت‌های فرهنگی، حمایت خود از یکی از این دو نامزد را منتشر کرد؛ آن‌قدر او را هتک کردند که مجبور به حذف نظر خود شد. وضعیت اخلاق در میان این طایفه آنقدر اسفناک شده که از حمله کنندۀ به دیگران با لقب تانک تجلیل می‌کنند و بر نعمتِ وجود او به خود می‌بالند!

4️⃣ مشکل جامعۀ ما اخلاق است. تا وقتی با یکدیگر این‌گونه‌ایم هیچ امیدی به هیچ شخص، جناح و تفکری برای اصلاح نیست. یکی از حرف‌هایی که دکتر پزشکیان می‌زند و کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد نیز همین است؛ او به اندازۀ تمام نامزدهای انتخابات در سال‌هایی که من به یاد می‌آورم با استناد به قرآن و نهج‌البلاغه می‌گوید: چرا همدیگر را می‌درید؟! چرا با هم مهربان نیستید؟! چرا به یکدیگر مانند برادر دینی یا حداقل مانند انسان برخورد نمی‌کنید؟! او می‌گوید: ما باید بتوانیم با یکدیگر به خوبی حرف بزنیم. او می‌گوید: ما برای رسیدن به اهداف مشترک و نجات کشور از این وضعیت، باید بتوانیم با هم کار کنیم. او حتی به صراحت می‌گوید که من اگر رییس جمهور شدم سرباز مردم خواهم بود اما اگر لازم باشد برای رسیدن به این تغییر، در کوتاه آمدن از حق خود پیش‌قدم خواهم شد. او خوب می‌داند که این حرف ممکن است برخی را از رأی دادن منصرف کند؛ ولی پزشکیان رسالت دیگری را برای خود تعریف کرده است. به همین دلیل است که او در تورهایی که تانک‌نماها برایش پهن می‌کنند، نمی‌افتد.  

5️⃣من نمی‌دانم پزشکیان در قامت رییس جمهور تا چه حد در رسیدن به این هدف موفق خواهد بود اما می‌دانم که چاره‌ای جز رأی دادن و اعتماد کردن به او برای ما باقی نمانده است. خصوصاً که آیت‌الله خامنه‌ای امسال در سخنان نوروزی خود، ضمن اشاره بر غفلت همگانی از موضوع ارتباط و همدلی اجتماعی، تصریح کردند که «همۀ ‌ما در این غفلت شریکیم.».