گاهی همین آدمهایی که ساده از کنارشان رد میشویم، در اخلاص، صفا و معنویت، فرسنگها از ما جلوترند.
مرحوم حاج رمضان لطیفی از همشهریان ما بود؛ از آن پیرمردهای دوست داشتنی که در سیزدهم تیر ماه امسال بخاطر مشکل ریوی، آسمانی شد.
در زمان شروع جنگ در قطر مشغول کار بود؛ برای نوهاش تعریف کرده بود: «جنگ که شروع شد، شب نیت کردم که تکلیفم چیه؟ در خواب به من گفتند: به سوی خیر بشتاب.»
بعد از آن به ایران میآید و حدود ۴ سال و چند ماه داوطلبانه با جهاد سازندگی به جبهه میرود. یک بار شیمیایی میشود و مدتی بستری؛ با وجود اینکه از ناحیۀ ریه آسیب میبیند ولی به دنبال گرفتن درصد جانبازی نرفت و از این مسأله خوشحال بود.
یادم هست که زمانی عدهای از یک نفر بدگویی میکردند، او اما به من میگفت: «در خواب دیدهام که آن شخص، جایگاه خیلی خوبی دارد.»
خدایش بیامرزد و درجاتش را متعالی کند.