علی جلالی

آن زمان که فونت‌های رایانه‌ای چون امروز مجال هنرنمایی خوشنویسان را تنگ نکرده بود، استاد علی جلالی در شهرستان کازرون جلوۀ گرِ جمال در خلق آثار هنری بود. او با دو خط زیبای نستعلیق و شکسته، تابلوهای پرمفهومی را برای ترویج فرهنگ شیعی و ایرانی خلق کرد. 

در نیمۀ نخست دهۀ هفتاد، من دانش‌آموزی دبیرستانی و به واسطۀ فعالیت در انجمن اسلامی دانش‌آموزان، پای ثابت سرکشی به معاونت پرورشی و واحد امورتربیتی ادارۀ آموزش و پرورش کازرون بودم؛ در آنجا او را همواره در حال خلق آثار هنری می‌یافتم. نه تنها دیوارهای آن اداره، بلکه دیوارهای بسیاری دیگر از مراکز علمی و فرهنگی شهرستان مُزیّن به آثار زیبایی بود که علی‌آقا با نی‌قلم بر روی کاغذهای تذهیب یا با برس بر روی بوم‌های پارچه‌‌ای خلق کرده بود. میز چوبی بلندی در کنار اتاق او قرار داشت که به مناسبت‌های مختلف پارچه‌ای بر رویش پهن می‌شد و استاد با بُرُس و رنگ، جملاتی را به زیبایی هرچه تمام‌تر بر آنها می‌نگاشت و هر رهگذرِ هنردوستی را مجذوبِ خود می‌کرد. این جدای از جزوات، اطلاعیه‌ها و تراکت‌هایی بود که به مناسبت‌های مختلف با خط زیبای او، چاپ و در سطح شهرستان منتشر می‌شد. 

او زکات هنر خویش را به خوبی پرداخت. بسیاری از خوشنویسان معاصر کازرون به شاگردی‌ او افتخار می‌کنند. گرچه من به ثلث‌نویسی گرایش داشتم اما این مانع از آن نبود که توفیق پیوستن به جرگۀ شاگردان او در نستعلیق را از دست بدهم؛ در دوران کوتاه شاگردی، ارادتم به او بیش از پیش و ارتباطم با او البته ماندگار شد. 

به گمانم اولین بار مضمون این روایتِ امام معصوم (ع) را نزد او شنیدم که «شماها تا همچو سلمان، ابوذر، میثم و... نشدید، خودتان را از شیعیان ما ندانید؛ شماها دوست‌دار مایید و البته ما دوست‌داران‌مان را نیز دوست می‌داریم.»

خبر درگذشت استاد علی جلالی برایم بسیار تلخ بود. بی‌گمان او که در نگارش کلام نورانی اهل‌بیت(ع) آثار زیبای فراوانی را خلق کرد، اکنون میهمان سفرۀ کریمانۀ آنان است. کاش مسئولانی که عادتشان فرصت‌سوزی است و افتخار تجلیل شایسته از او در دوران حیاتش را از دست دادند، لااقل به جمع‌آوری آثارش همت ‌کنند و آنها را در قالب کتابی زیبا نشر دهند.

*

عکس از امین اسکندری