۱. پیشتر (در آستانۀ انتخابات ۱۴۰۰)، از خطر یک دست شدن حاکمیت نوشتم. آن زمان گمان نمیکردم، آثار مخرب این یکدستسازی، به این سرعت، جلوهگر شود.
۲. در آن روزگار، عدهای موفق شده بودند، حاکمیت را قانع کنند که برای حفظ نظام یا برای دستیابی به اهداف ترسیم شده در گام دوم انقلاب، چارهای جز برگزاری انتخاباتی که از ابتدا نتیجۀ آن تضمین شده باشد، نیست. آنها گمان میکردند که با یکدستسازی همۀ ارکان حکومت، به سرعت به سوی برطرف کردن نارضایتیهای عمومی و حتی رشد و پیشرفت کشور، حرکت خواهند کرد.
۳. نتیجۀ این اقدام چه بود؟! با توجه به اینکه دولتها در سالهای ابتدایی خود از مقبولیتی بالاتر از سالهای پایانی خویش برخوردارند، اگر همین امروز که کمتر از دو سال از عمر این حاکمیت یک دست گذشته است، شرایط انتخابات ۱۴۰۰ دقیقا تکرار شود، آیا مشارکت مردم افزایش یافته است یا با کاهش بیشتری مواجه شده است؟
۴. انتخابات تنها فرصتی است که در آن، گرایش مردم با عدد و رقم دقیق مشخص میشود. لذا میزان مشارکت بالای مردم در انتخابات و به رخ دشمنان کشیدن آن، برای هر کس مهم نباشد، برای برخی مقامات عالی کشور از اهمیت بالایی برخوردار است.
۵. چند روز پیش اعضای جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام، منصوب شدند. بسیاری به سادگی از کنار ابقای دکتر احمدی نژاد در دوره جدید آن، گذشتند.
۶. رییس سازمان اطلاعات سپاه [حجت الاسلام حسین طائب] که احمدینژاد با او مشکل داشت، اخیرا از مسئولیت خود کنار گذاشته شد.
۷. احمدینژاد در سالهای اخیر ساختارشکنانهترین مواضع را در نقد حاکمیت داشته است. او که از هر بهانهای برای موج سواری استفاده میکرد، در حوادث اخیر [اعتراضاتی حول محور شعار زن، زندگی، آزادی] سکوت اختیار کرده است!
۸. به گمان من اگر دولت فعلی تا سال ۱۴۰۴ دوام بیاورد، اولویت اول رهبری، در انتخاباتی که در آن سال برگزار خواهد شد، مشارکت بالای مردم خواهد بود.
۹. مشارکت بالا اگر با روشی غلط حاصل شود، میتواند تاریخیترین خطای جمهوری اسلامی را رقم زند.