اربعین سال گذشته (آذر ماه 1394) بعد از نماز مغرب و عشا تصمیم گرفتیم از کربلا به سمت مهران حرکت کنیم. دو تاکسی کرایه کردیم.
از ابتدا تا انتهای مسیر با زبان عربی به گفتگو با راننده پرداختیم. هم تمرین مکالمهی عربی بود و هم شناخت عراق و فرهنگش؛ از جمله مباحثی که مطرح شد فرهنگ ازدواج مردم عراق بود.
از او پرسیدیم: شنیدهایم عراقیها همسران متعددی اختیار میکنند.
او پاسخ داد: بله! معمولا دو تا سه همسر دارند.
سوال کردیم: خود شما چند همسرداری؟
گفت: فعلاً یکی اما در آینده سه تا!
پرسیدیم: انگیزهتان از ازدواج متعدد چیست؟
گفت: همسران متعدد نشان مردانگی و مایهی افتخار است. علاوه بر این به واسطهی این عمل فرزندان بیشتری نصیب ما میشود.
پرسیدیم: آیا همسرانتان نیز از این وضعیت راضی هستند؟
جواب داد: در عراق زنان موجوداتی ضعیف هستد، نه جرأت اعتراض دارند و نه تسلطی بر مردان؛ لذا باید راضی شوند و بعد از گذشت مدتی به یکدیگر عادت میکنند.
او پرسید: در ایران وضعیت چگونه است؟
یکی از دوستان پاسخ داد: در ایران مردها از همسرانشان میترسند لذا جرأت ازدواج مجدد ندارند. از طرفی مخارج زندگی و تجملات نیز زیاد است؛ در عین حال اگر مردی قصد ازدواج مجدد داشته باشد نیز باید از همسرش اجازه بگیرد.
او گفت: بر اساس قانون عراق نیز همسر اول باید راضی باشد و علاوه بر آن این رضایت را نیز در دادگاه اعلام کند اما معمولا راضی میشوند و جرأت مخالفت ندارند.
پرسیدیم: آیا آنها به یکدیگر حسادت نمیکنند؟
او پاسخ داد: به مرور زمان به یکدیگر عادت میکنند.
پرسیدیم: آیا زنان عراقی مهربان و عاطفی هستند؟
او پاسخ داد: بله! اما مردها زن جدید را بیشتر دوست دارند.
پرسیدیم: چرا؟
گفت: لکل جدید لذة!
او همچنین گفت: مردان عراقی بعضاً همسران خود را از جنوب لبنان انتخاب میکنند.
پرسیدیم: چرا؟
گفت: بخاطر زیبایی آنها
یکی پرسید: آیا عراقیها دختران خود را به ازدواج مردان ایرانی در میآورند؟
او گفت: معمولا این اتفاق نمیافتد.
پرسیدیم: چرا؟
گفت: بخاطر عدم وجود زبان مشترک و دوری مسافت!
او همچنین میزان مهریه در عراق را بالا دانست. اما وقتی مقدار آن را پرسیدیم عددی معادل 18 میلیون تومان ایران را بیان کرد. لذا با خنده گفتیم: این که به نسبت ایران کم است. در ایران بعضاً به هزار میلیون تومان نیز میرسد. البته متاسفانه مهریه در ایران حالت صوری یافته است.
یکی دیگر از موضوعاتی که به آن پرداخته شد، وضعیت کار و شغل در عراق بود. او اوضاع اقتصادی مردم را نامناسب توصیف کرد.
لذا پرسیده شد: با این وضعیت چطور ازدواج میکنند؟
پاسخ داد: مخارج زندگی در عراق پایین است. چند خانواده با یکدیگر در یک منزل زندگی میکنند.
پرسیدیم: آیا در میان مردم عراق نیز طلاق وجود دارد؟
گفت: بله متأسفانه! چون جوانها در سنین کم ازدواج میکنند و تجربه ندارند.
پرسیدیم: زنان مطلقه چه میکنند؟
گفت: دوباره ازدواج میکنند.
یکی پرسید: آیا وجود این همه دیش ماهواره در عراق موجبات فساد را فراهم نمیآورد؟
او پاسخ داد: نگاه کردن به برنامههای مستهجن حرام است. کسی مخصوصا در محیط خانواده به دنبال این مفاسد نمیرود.
یکی پرسید: آیا در عراق ازدواج موقت (متعه) نیز انجام میشود؟
او پاسخ داد: بسیار اندک! با تعدد زوجات نیازی به ازدواج موقت احساس نمیشود.
او گفت: شنیدهام در ایران متعه آنقدر فراوان است که رانندهی تاکسی و مسئولان هتل به خارجیهایی که برای زیارت یا گردش به ایران میروند، انجام این عمل را پیشنهاد میدهند! به خصوص در مناطقی چون شمال ایران و نیز در شهرهایی چون تهران، اصفهان و...
ما که از این ادعا تعجب کرده بودیم، پرسیدیم: این حرف را بر چه اساسی میزنید؟
گفت: دوستان من که به ایران رفتهاند برایم نقل کردهاند، حتی در کنار این زنان عکس دارند.
او میگفت: آنها با پرداخت مبلغی معادل 60 هزار تومان زنان ایرانی را متعه میکنند!
پرسیدیم: آیا صیغهی عقد را نیز جاری میکنند؟
پاسخ داد: بله!
علاوه بر اینها، مباحث بسیار دیگری دربارهی فضای سیاسی، مذهبی و اجتماعی عراق مطرح شد که برای ما جالب بود.
در قسمتی از مسیر در پمپ بنزینی برای سوختگیری توقف کردیم. رانندهی ماشینی که جمعی دیگر از همراهانمان را با خود داشت، از خواب بودن همراهانش و نداشتن همصحبت گلایهمند بود. به درون ماشینش نگاه کردم. همگی در خواب عمیق بودند! رانندهی ما اما از اینکه مسافرانی داشت که ـ ولو دست و پا شکسته ـ با او به عربی تکلم میکنند، شاد و راضی بود.
نماز صبح را نزدیکیهای مرز ایران خواندیم.
خوشبختانه یکی از دوستان که اهل دهلران هست به صورت فوق العاده ای به لهجه عراقی صحبت میکنه و همه چی رو برامون ترجمه میکنه