این روزها بحث از وحدت و لزوم توجه به آن در میان اشخاص و گروه‌های سیاسی درعرصه‌ی نظر از طرفداران بسیاری برخوردار است و کمتر کسی است که در این عرصه منکر لزوم توجه به حفظ وحدت ملی و تلاش در جهت ارتقای سطح آن شود اما متأسفانه غالب کسانی که در عرصه‌ی نظر بر لزوم این مسأله تاکید دارند در میدان عمل؛ به بهانه‌های مختلف به اختلافات دامن زده و مانع از شکل‌گیری این وحدت می‌شوند و عملاً تفسیری از وحدت ارائه می‌کنند که تنها گروه‌ها و سلایق خاصی در  دامنه‌ی آن می‌گنجد.

در یک تقسیم بندی کلی می‌توان گروه‌ها و جریان‌های سیاسی فعال را به سه دسته‌ی کلی تقسیم شدند. این سه گروه عمده عبارت بودند از: 1. رییس جمهور و حامیان ایشان 2. منتقدان عملکرد دولت 3. مخالفان نظام اسلامی.

متأسفانه در جریان انتخابات ریاست جمهوری و حوادث پس از آن از یک سو عدم هوشیاری دو گروه نخست زمینه‌ی سوء استفاده‌ی گروه سوم را فراهم کرد و از سوی دیگر مرزبندی برخی از اشخاص دو گروه اول با گروه سوم بسیار کم‌رنگ شد و در نتیجه نظام اسلامی، شخصیت بسیاری از خواص و نیز وحدت ملی دچار آسیب شد....

 

این روزها بحث از وحدت و لزوم توجه به آن در میان اشخاص و گروه‌های سیاسی درعرصه‌ی نظر از طرفداران بسیاری برخوردار است و کمتر کسی است که در این عرصه منکر لزوم توجه به حفظ وحدت ملی و تلاش در جهت ارتقای سطح آن شود اما متأسفانه غالب کسانی که در عرصه‌ی نظر بر لزوم این مسأله تاکید دارند در میدان عمل؛ به بهانه‌های مختلف به اختلافات دامن زده و مانع از شکل‌گیری این وحدت می‌شوند و عملاً تفسیری از وحدت ارائه می‌کنند که تنها گروه‌ها و سلایق خاصی در  دامنه‌ی آن می‌گنجد.

در یک تقسیم بندی کلی می‌توان گروه‌ها و جریان‌های سیاسی فعال را به سه دسته‌ی کلی تقسیم شدند. این سه گروه عمده عبارت بودند از: 1. رییس جمهور و حامیان ایشان 2. منتقدان عملکرد دولت 3. مخالفان نظام اسلامی.

متأسفانه در جریان انتخابات ریاست جمهوری و حوادث پس از آن از یک سو عدم هوشیاری دو گروه نخست زمینه‌ی سوء استفاده‌ی گروه سوم را فراهم کرد و از سوی دیگر مرزبندی برخی از اشخاص دو گروه اول با گروه سوم بسیار کم‌رنگ شد و در نتیجه نظام اسلامی، شخصیت بسیاری از خواص و نیز وحدت ملی دچار آسیب شد.

اینک پرسشی که مطرح می‌شود آن است که آیا الگوی مناسبی برای بازسازی وحدت ملی که قائدتاً می‌بایست بین دو گروه اول صورت بگیرد وجود دارد؟! به نظر می‌رسد رد چنین الگویی ناشی از بی‌توجهی به روش مقام معظم رهبری به عنوان سکان‌دار کشتی انقلاب است. ایشان در جریان حوادث پس از انتخابات با مواضع، سخنان و رفتارهای خویش تلاش کردند تا ضمن آرام کردن فضای متشنج پس از انتخابات به فعالان سیاسی الگوی رفتاری مناسبی را ارائه دهند.

در یک نگاه جامع به مواضع رهبر معظم انقلاب (پس از انتخابات) می‌توان شاخصه‌ها و مؤلفه‌های زیر را به عنوان راهکارهایی که در طول این مدت از سوی ایشان برای بازسازی وحدت ملی بیان شد را چنین برشمرد:

لزوم حفظ بصیرت در رفتارها، مواضع و تحلیل‌ها،

توجه دادن نیروهای انقلاب به نقش دشمن و سوءاستفاده‌های وی از اختلافات موجود،

اشتباه نگرفتن دوست و دشمن،

توجه به دفع حداقلی و جذب حداکثری،

جدا کردن حساب نامزدها و حامیان واقعی آنها از دشمنان اسلام و نظام اسلامی،

توصیه به تقویت روحیه‌ی برادری و محبت در بین گرایش‌های مختلف سیاسی،

محکوم کردن اشتباهات دو طرف،

بی‌توجهی به شایعات،

لزوم محکوم کردن اغتشاشات از سوی فعالان سیاسی با گرایش‌های مختلف،

مدیون دانستن کشور به تمام نامزدها و حامیان آنها در خلق حماسه‌ی حضور حداکثری،

تعریف کردن اختلافات موجود در دایره‌ی نیروهای انقلاب،

اعلام عدم صداقت دشمن در حمایت از برخی شخصیت‌های سیاسی،

لزوم اعتماد به مسئولان اجرایی و نظارتی انتخابات و عدم منافات این اعتماد با رسیدگی به شبهات انتخاباتی،

لزوم تن دادن به قانون از سوی همه،

لزوم پذیرش نتیجه‌ی انتخابات،

تذکر توأمان به رعایت اخلاق پیروزی و شکست به تمام نامزدها،

لزوم پرهیز از عصبانی کردن یکدیگر،

پرهیز دادن نخبگان سیاسی از افراطی‌گری،

لزوم کنارگذاشتن زورآزمایى‌های خیابانی از سوی دو طرف دعوا،

دفاع از شخصیت‌های کلیدی نظام،

تهمت نزدن بیهوده به افراد،

لزوم همکاری همه‌ی قوا با یکدیگر در حل مشکلات مملکت،

لزوم پرهیز از متهم کردن مردم به بی‌اعتمادی نسبت به نظام،

لزوم حمایت از آسیب دیدگان حوادث اخیر و مؤاخذه‌ی آسیب زنندگان در هر لباس و جایگاهی،

متهم نکردن نیروهای داخلی به دست نشاندگی دشمنان،

مواظبت از متشنج نشدن فضای دانشگاه‌ها و مراقبت از حفظ فضای علم اندوزی،

پرهیز از رفتارهای تند،

عدم سکوت در برابر ظلم به نظام و مردم،

فرصت اظهار نظر دادن به افکار مختلف،

پرهیز دادن رییس جمهور از غرور،

توجه دولت به رعایت دقیق قانون،

لزوم توجه رییس جمهور به حرفهای منتقدان و حمل نکردن انتقادات بر  دشمنی،

لزوم توجه دولت به نصایح علما، مراجع و نخبگان،

لزوم توجه به عدالت در قضاوت ها و موضع گیری‌ها،

عدم حجیت و مسموع نبودن سخنان متهمان دادگاه‌ها نسبت به اشخاص دیگر،

لزوم اجتناب از استناد به سخنان دشمنان نظام در محکومیت نیروهای داخلی

و ...

مهم‌ترین سرفصل‌های مواضع رهبری پس از انتخابات ریاست جمهوری بوده است.

متأسفانه تاکنون تعداد محدودی از خواص (از هر دو گروه) آنچنان که باید به این نصایح توجه نکرده و همچنان فضا را برای سوء استفاده‌ی دشمنان نظام فراهم می‌آورند! بی‌شک چنانچه بی‌توجهی این عده‌ی محدود به نصایح رهبری و ایجاد خدشه به وحدت ملی تداوم یابد چنین تلقی خواهد شد که علی‌رغم تلاش‌های رهبری برای حفظ آنها مرزبندی این افراد با نظام از بین رفته است.

شایسته است این عده هرچه زودتر به خود آمده عملاً وابستگی خود به جمهوری اسلامی و آرمانهای امام خمینی(ره) که در رأس آن التزام عملی به ولایت فقیه است را به اثبات برسانند.