امروز با دوست عزیزم حجت الاسلام قاسم بیاتی به جادۀ دوان رفتیم و ضمن لذت بردن از طبیعت سرسبز آن جاده، گرمِ صحبت و گفت‌وگو شدیم. چند متری آن طرف‌تر آقایی در میان سبزه‌ها مشغول قدم زدن بود؛ گه‌گاهی خم می‌شد و چیزی می‌چید. پس از مدتی به هم رسیدیم؛ در دستانش یک بسته برگِ سیرموک (سیر وحشی) بود. پس از سلام و علیک، تمام آنچه را به زحمت چیده بود به ما هدیه داد. از لطف، محبت و مهربانی‌اش تشکر کردم، معانقه کردیم و عکسی به یادگار گرفتیم. در مسیر برگشت نیز دوباره او را دیدیم؛ دسته‌ای دیگر چیده بود که آن را هم با سخاوت به ما هدیه داد. صفا و محبت مردمان ما در دنیا کم‌نظیر است.