توضیح: اخیراً سرهنگ غلامرضا شرفی فرمانده محترم ناحیه مقاوت سپاه کازرون در حاشیه مراسم یادواره شهدای مسجد ملابرات این شهرستان سخنانی را بیان کرد که متن زیر در پاسخ به آن نگاشته شده است.

 

فرمانده محترم ناحیه مقاوت سپاه کازرون

با سلام

در آغاز بر خود لازم می‌دانم هم از شما که تلاش برای زنده نگه داشتن یاد شهدا از وظایف‌ ذاتی‌تان است و هم از تمام انسان‌های مخلصی که این عمل تمام عشق و مایه‌ی حیات معنوی‌شان است به واسطه برگزاری یادواره‌‌هایی ارزشمند برای شهدای عزیز کازرون تشکر کنم.

آنچه مایه‌ی نگارش این نامه شد اما سخنانی بود که اگر به تأیید روابط عمومی سپاه نمی‌رسید، باور نمی‌کردم که توسط یک فرمانده‌ی فرهیخته و تحصیل‌کرده بیان شده باشد.

شاید بسیاری که لحن تند و شدید شما را خوانده‌اند از خود پرسیده‌اند که فرمانده سپاه کازرون از قصد خود برای شکستن دندان چه کسانی خبر داده‌ است؟ لذا در ابتدا لازم است اصل ماجرا را به اختصار توضیح دهم.

 

برادر عزیزی چند صباحی مشغول جمع‌آوری مطالب و نگارش مقالاتی درباره‌ی شهدای ورزشکار شهرستان شد. در این راستا به هرجا فکر می‌کرد که می‌تواند اطلاعاتی از شهدای مورد نظر خود جمع‌آوری کند، سر زد اما آن‌چنان که توقع داشت از مسئولان امر همکاری ندید. با این وجود موفق شد درباره‌ی 11 شهید ورزشکار کازرون بنویسد تا از این طریق الگویی مناسب به ورزشکاران امروز شهر و وطن خویش ارائه داده باشد.

او اخیراً در مصاحبه‌ با «پایگاه خبری کازرون نما» شرحی از تلاش‌ها و فعالیت‌های خود ارائه داده و در قسمتی از سخنان خویش لب به گلایه و انتقاد از برخی مسئولان گشوده است. در این گلایه‌ها البته تعابیری وجود دارد که دقت لازم در بکارگیری آنها صورت نگرفته است. این تعابیر، برخی از مسئولان مربوطه را آزرده و باعث شده تا فرمانده محترم سپاه در سخنان مورد اشاره، ضمن خبر دادن از «پاسخ دندان شکن خود» بگوید: «آن افرادی که می‌خواهند برای آرمان‌های شهدا کار کنند حداقل باید مسائل ابتدایی شرعی از جمله وجه ظاهری، حفظ حرمت مؤمنین و... را رعایت کنند و دنبال طرح خود در محافل سیاسی و حزبی و گرفتن سمت و عنوان نباشد.» فرمانده محترم سپاه همچنین وظیفه خود دانسته تا کنایه‌ای به کازرونی‌هایی بزند که دغدغه‌ی مسایل فرهنگی شهرستان خود را دارند اما از توفیق و فرصت حضور دائم در وطن خویش محروم‌اند. او در این رابطه گفته است: «کسانی که در کازرون نیستند نمی‌توانند از خارج از شهرستان در رابطه با مسائل فرهنگی این شهر که دائم در حال به روز شدن است اظهار نظر کنند. هرکسی که مرد میدان است وارد گود شود و بعد بگوید و اظهار نظر کند.»

***

اینجانب پس از مطالعه سخنان فرمانده محترم ناحیه مقاومت بسیج سپاه کازرون وظیفه‌ی خود دانستم تا به عنوان یک طلبه‌ی کوچک، نکاتی را خدمت این برادر عزیز عرض کنم.

برادر گرامی!

همه‌ی ما می‌دانیم که تلاش برای دست‌یابی به بسیج 20 میلیونی از جمله توصیه‌های پیرجماران بود که مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت. اما آیا دست‌یابی به این آرمان جز با روش جذب حداکثری و باز کردن آغوش رحمت و مهربانی مسئولان بر آحاد جامعه ممکن خواهد بود؟ اگر ما برای رسیدن به آن آرمان چنین نگاهی داشته باشیم آیا به خود اجازه خواهیم داد تا به جای تشویق و نادیده گرفتن خطای احتمالی فردی که در جهت زنده نگه داشتن یاد شهدا گام برمی‌دارد، در کسوت نظامی او را به پاسخ دندان‌شکن تهدید کنیم و یا در جلسه‌ای عمومی، او را به رعایت نکردن مسایل ابتدایی شرعی متهم کنیم؟!

برادر عزیز من!

شما به گونه‌ای از پاسخ دندان‌شکن خبر ‌داد‌ه‌اید، گویا مخاطبتان آمریکا، اسراییل و یا منافقی کوردل‌ است! مخاطبان شما اشخاصی هستند که دغدغه‌ی زنده نگه داشتن یاد شهید و شهادت دارند. کسانی که بدون کم‌ترین مزد و امتیاز دنیوی تلاش می‌کنند تا الگوهای غیرت و جوانمردی را به جامعه معرفی کنند.

برای من عجیب است؛ این‌که می‌بینم در شرایطی که نظام اسلامی حاضر می‌شود تا در برخی موارد اختلاف خود با دشمنان درجه یک خویش وارد گفتگو و مذاکره شود اما در داخل افرادی پیدا می‌شوند که حاضر نیستند اختلاف خود با افرادی که در آرمان‌ها مثل هم می‌اندیشند را پای میز گفتگو‌ی دوستانه حل کنند و از تریبون‌های عمومی یکدیگر را به پاسخ دندان‌شکن تهدید می‌کنند!

سرهنگ عزیز!  

عرصه‌ی فرهنگ عرصه‌ای حساس و ظریف است. در این عرصه مهم‌ترین سلاح تدبیر و نه تهدید است. در شرایطی که سپاه از امکان بسیج رسانه برخوردار است و در این راستا رسانه‌های متعددی را نیز ساماندهی کرده است، چه نیازی به برخورد قهری و تهدیدآمیز با یک مصاحبه‌ی ساده‌ دارد؟ تدبیر آن است که در چنین فضایی از ابزار فرهنگی خود به بهترین وجه بهره‌برداری کند. اگر نیاز است پاسخ دهد، روشنگری کند و یا تکذیب نماید.

امروز در فضای رسانه‌ای جامعه به صورت روزانه انتقاداتی به مراتب تندتر و صریح‌تر از آنچه در آن مصاحبه مطرح شده است نسبت به عملکرد مسئولان رده‌های مختلف که غالباً فاقد هرگونه امکانات رسانه‌ای هستند منتشر می‌شود اما کمتر مسئولی است که در مقابل، به تهدید منتقدان خود اقدام کند. این عمل شما نوعی بی‌توجهی به ظرفیت رسانه‌ای همکارانتان در بسیج رسانه نیز محسوب می‌شود.

برادر گرامی!

جنابعالی در بخش دیگری از سخنان خود، کازرونی‌هایی که به هر دلیل توفیق حضور دائم در وطن خویش ندارند را از اظهارنظر درباره‌ی مسایل فرهنگی شهرستان منع کرده‌اید! به نظر بنده این زشت‌ترین اظهارنظری است که ممکن بود یک مسئول غیربومی نسبت به بخشی از فرهیختگان یک شهر داشته باشد.

شایسته است حضرتعالی به عنوان شخصیتی که چند صباحی مهمان مردم نجیب کازرون هستید به این نکته توجه داشته باشید که این شهرستان دارای ظرفیتی عظیم از دانش‌آموختگان حوزه و دانشگاه است که غالباً نسبت به مسایل فرهنگی وطن خویش دغدغه دارند اما به هر دلیل از امکان سکونت دائم در کازرون برخوردار نیستند. این افراد بعضاً دارای تخصص‌های مختلف فرهنگی بوده و به حسب توانایی‌های خویش تاکنون گام‌های بلندی را برای رشد فرهنگ شهرستان برداشته‌اند.

در میان این افراد روحانیان و دانشگاهیان فرهیخته، فیلم‌سازان ارزشمند، هنرمندان بزرگ، نویسندگان گران‌مایه، جامعه‌شناسان صاحب‌نظر، مدیران تمام نشریات شهرستان، شعرای توانا و متخصصان بسیار دیگری وجود دارند که هر یک به فراخور حال و توان خویش خدمات فرهنگی ارزشمندی به کازرون داشته‌اند.

برای بنده عجیب است که مسئول یکی از مهم‌ترین نهادهای انقلابی شهرستان به جای این‌که طرح و برنامه‌ای تهیه کند تا زمینه‌ی بهره‌برداری بیشتر از این ظرفیت را فراهم آورد با صراحت هرچه تمام‌تر از آنها بخواهد تا حتی از اظهارنظر درباره‌ی مسایل فرهنگی وطن خویش نیز خودداری کنند!

سرهنگ عزیز!

آیا یک لحظه به این نکته فکر کرده‌اید که اگر برخی دیگر از مسئولان شهرستان نیز بخواهند به حسب نوع مسئولیت خود، به روش جنابعالی عمل کرده، سرمایه‌های انسانی این شهر را که در عرصه‌های گوناگون علمی، اقتصادی، ‌‌‌‌زیست‌محیطی، مدیریتی، سیاسی و... فعالیت کرده و یا صاحب‌نظر هستند تنها به دلیل عدم حضور در شهرستان از حق اظهارنظر منع کنند، چه فضایی بر این شهر حاکم خواهد شد؟!

برادر عزیز!

امثال حضرتعالی مدت زمانی بیش در این شهر و دیار باقی نخواهید ماند پس بگذارید خاطره‌ی خوشی از شما در ذهن مردم این شهر نقش بندد.

برادر شما

رضا صنعتی

حوزه علمیه قم